۱۳۸۹ شهریور ۱۲, جمعه

خانوم خوک

خانوم خوک وقتی توی جمع راه می‌رفت،
احساس میکرد الان همه و همه
حواسشون به حرکات اونه.

۲۷ نظر:

یک ذهن در حال پالایش گفت...

آره....آره....!(تایید بود این مثلا)

خوبه....تا حالا معلوم بود(یعنی به نظر میرسه) که بیشتر نوشته هات در مورد خودت بود....کمی هم در مورد سایرین بنویس.مثل این.


(طرح این نوشته نسبت به سایر طرح هات....خیلی ضعیف بود.البته طرحات ساده نه به اندازه ی کافکا ولی خب این یکی ضعیف بود.همین)

ش. گفت...

چه بی‎‌کسی‌یی هس پشتِ این حسِّ ش...

absurdius گفت...

چی میگه این خوک؟


پسر من و تو هم رو خوب می فهمیم...
این خوکه رو منم میشناسم یکم ... دورادور... این خانم خوک فک می کنه همه دوسش دارن...
اصلن یه وضعی.. میشینه لیست می نویسه...

sinatheory گفت...

دختر خاله منه

ماهی گفت...

طفلک حق داشته :)

عباس گفت...

عجب خوک دافیه! D:

دیوانه ایی که وقتی زلزله شد خواب بود گفت...

جالب بود ...
آفرین

ناشناس گفت...

:)
یه وقتایی حق با خانم خوکِ

سارا گفت...

اوه اوه! عجب به در گفتن و دیوار شنیدنی!

ناشناس گفت...

سلام چرا تاريخ هاتو ميلاديه نكنه شمام تو بلاد كفر زندگي مي كنين

ناشناس گفت...

سلام
من همیشه میبینمت
اگه دوست داشتی سر بزن
لینکت کردم

زنی که ... گفت...

خانم خوک اگر باله هم می رقصید کسی نگاهش نمی کرد

فرياد سكوت گفت...

صدراي عزيز
...

مانا گفت...

....اشتباه که نمی کرده...:)

آرمان آبادي گفت...

امان از خوشيفتگي!!!؟

خروشپف ماخین گفت...

از قیافه ش معلومه!

AlkH گفت...

احساس می کرد... می دونی فقط احساس می کرد

آسپرین گفت...

..پست های قبلیتم خوندم.اولین باری بود که اومدم به وبت ..ولی همیشه میام..
کوتا ..گویا..متفاوت ..به ذهن زیبا ..لینک شدین با اجازه!
.
.
.خرگوش سفید را دنبال کنً!

آسپرین گفت...

...و هیچ کس آگاه نبود که او اینگونه زیباست!...
.
.
.
.خرگوش سفید را دنبال کن!

آسپرین گفت...

..ویک خوک چند بار باید به پشت سر نگاه بیندازد تا او را خوک بنامی!؟
.
.
.
.چند بار؟

ثمین گفت...

سلام دوست عزیز
طرحهای ساده ولی فوق العاده زیبایی دارید.در مورد این خوکه هم باید بدونه که خیلی ها حواسشون به اون هست و خیلی ها هم نیست.بعضی از اون خیلی ها که حواسشون هست به زودی فراموشش می کنن و بعضی هاشون هم نه. و اونایی که حواسشون به خانوم خوکه نیست بعضی هاشون مورد توجه اون خانوم خوکه هستند و بعضی هاشون نیستندو بازهم بعضی هاشونو فراموش می کنه ولی امان از اونایی که فراموششون نمی کنه!

طه گفت...

_________________________________________________________________
سلام . دوس ندارم برم حج . . . ولی . . .
_________________________________________________________________

سبحان گفت...

کارت درسته پسر

قهوه ایسم گفت...

پست آليستون خيلي شبيه مال منه. جالب بود برام. البته مال شما قديمي تره. خوش بحالتون!

ناشناس گفت...

با افتخار لینکتان می کنم.
و همین دیگر

شادی شاد گفت...

یک نکته مهم می دونی چیه؟
به جز نقاشیهای بسیار خوبت
نوشته هات خیلی خوبن...
کوتاه و هوشمندانه
و حرف دارن برای گفتن
نه کشیده هات نه نوشته هات جور همدیگر رو نمی کشند. هر دوتاش لازمند و هر کدوم بدون اون یکی کامله
این خیلی خوبه! دوست دارم بیست سال دیگرت یا نه دوست دارم سی سال دیگرت رو ببینم...وقتی تجربه ات همراه استعدادت شده...پخته شده...کامل شده
دوست دارم برای خودم. چون دلم لک زده برای دیدن یک کار درست و حسابی برای اینکه ازش لذت ببرم.صبر می کنم...

بکت گفت...

اصلا دست خودش نبوده